تحلیل گری یا قمار
ترید یا قمار
این پرسش همواره در جامعه ای که از بیرون به دنیای بازارهای مالی نگاه می کنند مطرح بوده است: ترید یا قمار؟
«این معاملات سهام یا فارکس یا ارز دیجیتال یه جور قماره؟
خوب برای بررسی این ادعا نیاز هست که به مفهوم واضحی و مشخصی از واژه قمار بپردازیم. اگر قمار به معنای بازی و شرط بندی با درگیری هیجانات و باختن تا ریال آخر پولم) می باشد. پس مقایسه ی ترید یا قمار غلط است. اما اگر منظور از قمار، بازی در فضای احتمالات با استفاده از روش ها و تکنیک های مختص به آن بازی و البته اندازه گیری درست و تحت کنترل ریسک مالی در بازیست، حالا می توان گفت معامله گری کمی از این مفهوم وام می گیرد.
حالا من به عنوان یک معامله گر چگونه تشخیص درست بین دو گزینه ترید یا قمار را بدهم. این نگرش معامله گر نیست به معامله گری در بازار بستگی دارد. و این طرز فکر و نگاه و عملکرد خود معامله گر است که مفهوم درست یا به معاملاتش می دهد. دکتر رالف گرینسان (Ralph Green Son) که از روانکاوهای برجسته ایالت کالیفرنیاست، آزمایشات روانشناسی را روی قماربازها انجام داده و نتایج تحقیقاتش قماربازها را به 3 گروه کلی تقسیم می کند.
گروه 1ـ افراد تقریبا معمولی که گاهی برای تفریح قماربازی می کنند و بازی کردن یا نکردنشان تحت کنترل خودشان است و درگیر مسأله نیستند.
2ـ افرادی که به اصطلاح قمارباز حرفه ای نامیده می شوند و در زمینه بازی خود کسب مهارت کردهه و تمرین مداوم و رشد دارند، مدیریت ریسک بازی را بلدند و این روش شغل و درآمد آنهاست.
3ـ قماربازانی که اعتیاد شدیدی به بازی دارند، تمرین و مهارت و البته تسلط ذهنی ندارند و در بازی یا حتی در زندگی به نوعی روان پریشی رسیده اند. مقاومت می کنند تا دیگر بازی نکنند اما ضمیر ناخودآگاهشان آنها را مجبور به بازی کردن مجدد می کند
علیرغم زیان مالی و آسیب روحی شدید گاهی تا آخر عمر نمی توانند قمار را ترک کنند.
با توجه به این موضوع، اکنون نگاه متفاوت معامله گران را نسبت به معامله کردن بررسی می کنیم:
1: معامله گرانی که فقط سالی چند معامله می کنند و بدون درگیری بازارهای مالی معمولاً قصد سرمایه گذاری میان مدت و بلندمدت دارند.
2ـ معامله گرانی که با کسب مهارت و البته تمرین و تمرین مداوم روی استراتژی خود، مدیریت ریسک و سرمایه و روی ذهن و احساس خود رشد تدریجی دارند و نگاه بلندمدت به فرآیند معامله گری به عنوان شغل اصلی دارند این معامله گران روی کیفیت شخصیت معامله گری خو (به جای کسب سرمایه های بزرگ و سریع) تمرکز می کنند.
3ـ معامله گران که غرق معامله اند و نمی دانند چه می کنند . گاهی حتی آموزش دیده اند اما استراتژی شخصی ندارند. زمان برای رشد مهارت های ذهنی خود در معاملات نمی گذارند. مدام معامله کردن را با رشد اشتباه می گیرند. معمولاً به بازارهای مالی اعتیاد پیدا کرده اند، طمع همراه با شعله های ناگهانی امید و ناامیدی دارند.
با وجود ترس های مختلف نمی توانند بازار را ترک کنند. خودگویی های متداول آنها معمولاً چیزی شبیه اینهاست:
«از هر 3 یا 4 معامله با ضرر یکیش حتماً سود میشه» ، «یا یه سود بگیر یا هیچی» ، «با باقی مانده ی سرمایه ام به سیم آخر می زنم » ، آنقدر پشت سر هم معامله می کنم تا بالاخره یک سود حسابی نصیبم بشه» و …
متأسفانه تفکر موفقیت آنی، آسان و زودبازده بودن ترید باعث می شود که بسیاری از معامله گران جزء دسته سوم شوند. عدم رشد، اعتیاد به ترید، زیان فراوان، اختلال فکری، کاهش شدید اعتماد به نفس، ناامیدی و سرخوردگی نتیجه چند ساله معامله گری شان در بازارهای مالی است.
[ratemypost]
دیدگاهتان را بنویسید