کاربرد تحلیل تکنیکال در بورس

کاربرد تحلیل تکنیکال در بورس

بازار بورس یکی از جذابترین حوزه های سرمایه گذاری محسوب می شود که افراد زیادی برای کسب درآمد و سرمایه گذاری، وارد آن می شوند.

موفقیت در این بازار به صورت اتفاقی یا تصادفی شکل نمی گیرد. شرط اساسی و لازم برای موفقیت در بازار بورس داشتن دانش و آگاهی است

برای خرید و فروش سهام در بازار بورس ایران، هر فرد نیاز به تحلیل وضعیت سهام مورد نظر خود را دارد تا اگر بر اساس تحلیل صورت گرفته به این نتیجه برسد که قیمت سهم در آینده صعود خواهد کرد آن سهام را خریداری نماید و یا اگر آن سهام را داشته باشد با تحلیل آینده سهم، زمان فروش را به دست آورد

شما با روش تحلیل تکنیکال که در ادامه صحبت خواهیم کرد، قادر خواهید بود با سرعت عمل بالا و با تحلیل نمودارهای سهام شرکت های مختلف نقاط ورود و خروج هر سهم را شناسایی کنید و تصمیم به سرمایه گذاری بگیرید.

مهمترین مزیت این روش عدم نیاز به دانش علوم مالی، اقتصادی و سیاسی است.

تحلیل تکنیکال

به کارگیری ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه رفتار سهام و بررسی قیمت های گذشته آن با هدف پیش بینی آینده ی قیمت را تحلیل تکنیکال می گویند. در واقع تحلیل گران تکنیکال به دنبال تحلیل عوامل مختلف تاثیر گذار بر روی قیمت نیستند زیرا آنها معتقدند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضا است و هر عاملی که بر روی عرضه و تقاضای سهام تاثیر بگذارد در نهایت بر روی قیمت هم تاثیر گذار خواهد بود پس اگر بتوانیم فرآیند تغییرات قیمت را تحلیل کنیم در واقع توانسته ایم تمامی آن عوامل تاثیر گذار را (که گاهی دسترسی و تحلیل آنها بسیار سخت است) بررسی کنیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

اولین چارتیست ها ) تحلیل گران تکنیکال یا تحلیل گران نموداری) در اواخر قرن نوزدهم در ایالات متحده آمریکا ظهور کردند.

چارلز داو صاحب یک تئوری مشهور در بازار سهام و ویلیام همیلتون سردبیر نشریه وال استریت که مقالات و مطالب داو را در نشریه وال استریت به چاپ می رساند، به عنوان اولین چارتیست های بازار سهام شناخته می شوند

نظریه مشهور داو این بود میانگین ها همه چیز را محاسبه می کنند او می گفت تغییراتی که در میانگین های قیمت شاخص صنعتی داو جونز که مجموعه ای از شرکت‌های صنعتی و حمل و نقل بود به وجود می آید بازتابی از وضعیت اقتصاد و بازار سهام آمریکا است و می تواند به عنوان مبنایی بر وضعیت پیش روی اقتصاد باشد.

داو هرگز نظریاتش را در قالب یک کتاب منتشر نکرد و همواره آنها را به صورت مقاله در نشریه وال استریت به چاپ می رساند پس از مرگ داو، همیلتون راه او را ادامه داد و در پی سقوط قیمت سهام در سال ۱۹۲۹ با نوشتن مقاله ای به نام دگرگونی در بازار سهام جان تازه ای به تحلیل تکنیکال بخشید.

همیلتون نظریات داو را جمع آوری و در قالب کتابی به نام << دماسنج بازار سهام>> منتشر کرد بعد از آن روزنامه نگاری به نام رابرت رئا در سال ۱۹۳۲ اقدام به انتشار نظریات داو در کتاب خود به نام تئوری داو نمود.

دهه ۱۹۳۰ میلادی دوران طلایی تحلیل تکنیکال بود چرا که پس از سقوط تاریخی قیمت سهام در سال ۱۹۲۹ بسیاری از معامله‌گران و تحلیل گران بازار سهام از این دوران رکود و اوقات فراغتی که پیدا کرده بودند استفاده کرده و به انتشار تحقیقات و مطالعات خود در این دهه پرداختند.

از جمله مشهورترین این افراد می توان از شاباکر، رئا، الیوت، وایکوف، گن و … نام برد. نوشته های این افراد دو خط فکری متمایز را دنبال می‌کرد. بعضی از آنها مثل وایکوف و شاباکر به نمودار های قیمت به چشم نگارش گرافیکی عرضه و تقاضا در بازار نگاه می کردند و بعضی دیگر مانند الیوت و گن به دنبال نقاط بی نقص و بسیار مطمئن برای ورود به بازار می گشتند تا احتمال برد را نزدیک به ۱۰۰درصد برسانند.

در سال ۱۹۴۸ ادوارد (داماد شاباکر) به همراه مگی کتابی با نام تحلیل تکنیکال در بازار سهام منتشر کردند و در آن به شرح مفاهیمی همچون مثلث، مستطیل، سر و شانه و دیگر الگوهای نموداری و همچنین خطوط حمایت و مقاومت و خطوط روند پرداختند.

دیگر تحلیلگران تکنیکی به شرح مفاهیم در بازار کالا پرداختند

بازارها از زمان ادوارد و مگی تا به امروز تغییرات زیادی را تجربه کرده اند در سال ۱۹۴۰ حجم معاملات یک سهم پرطرفدار در بازار سهام نیویورک فقط چند صد سهم در روز بود در حالی که در سال ۱۹۹۰ حجم معاملات همان سهم فراتر از یک میلیون سهم در روز بود تعادل قدرت در بازار سهام به نفع خریداران متمایل شده است.

انعطاف پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال در بورس

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضایی معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.

تحلیل گر تکنیکال به راحتی می تواند، هر نوع بازاری(بورس، طلا، ارز …) را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیل گر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.

طبیعت بازار، چرخش های آن است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. تحلیل گر تکنیکال کاملاً آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است این انعطاف پذیری را ندارد که به سادگی از گروهی به گروهی دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.

به عنوان یک امتیاز دیگر برای تحلیل گر تکنیکال می توان به این نکته اشاره کرد که از آنجایی که او همواره بازار را بطور کلی زیر نظر دارد در نتیجه می تواند حرکات زیرین برخی از گروه های بازار را مشاهده کند و زیر نظر بگیرد و در نتیجه می تواند بهترین گروه بازار را برای سرمایه گذاری انتخاب کند.

به عنوان مثال بازار بورس از سهام بیش از 40 صنعت مختلف تشکیل شده است

و شناخت صنایع پربازده و اینکه کدام صنعت در آینده رو به پیشرفت و ترقی است برای سرمایه گذاری موفق بسیار اهمیت دارد بنابر این تحلیل گر تکنیکال با بررسی نمودارهای شاخص صنایع و زیر شاخه های آن می تواند صنایع و شرکت های پر بازده را مشخص نماید.

تحلیل تکنیکال و کاربرد آن در بازه های زمانی مختلف

یکی از نقاط قوت دیگر تحلیل تکنیکال این است که در بازه های زمانی مختلف کاربرد دارد. این دانش برای هر نوع سرمایه گذاری چه در کوتاه مدت ، میان مدت و یا بلند مدت مناسب می باشد در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمی شود و این سلیقه و روش کار معامله گر می باشد که در چه بازه ای به تحلیل بپردازد.

تحلیل گر تکنیکال با تعیین بازه زمانی مورد نظرش این را مشخص می کند که قصد پیش بینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد می گویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازه زمانی کوتاه مدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.

این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلند مدت کاربرد دارد و فاکتور های تحلیل تکنیکی فاکتور های کوتاه مدت هستند در واقع تحلیل گر تکنیکال برای پیش بینی بازه های زمانی بلند مدت از نمودارهای هفتگی، ماهیانه و سالیانه بسته به دیدگاه خودش استفاده می کند و به دلیل همین تکنیک ها می باشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند. در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال تحلیل گر می تواند نمودار را در بازه های زمانی مختلف بررسی نماید و شخصی که در بازار بورس دید سرمایه گذاری کوتاه مدت داشته باشد می تواند از نمودار های کوتاه مدت استفاده نماید و شخص دیگری که دید سرمایه گذاری بلند مدت در بورس را داشته باشد می تواند از نمودارهای بلند مدت استفاده نماید.

تحلیل تکنیکال و پیش بینی های اقتصادی

تحلیل تکنیکال می تواند نقش مهمی در پیش بینی های اقتصادی بازی کند. برای مثال، رشد قیمت کالاها در بازار ها نشانه ای مبنی بر افزایش تورم می باشد.با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان سرنخ هایی در مورد تقویت و یا تضعیف اقتصاد یافت. نمودار بازارهایی مانند طلا ، دلار و یا نفت می توانند چیزهایی در مورد جهت حرکت اقتصاد بگویند و کمک کنند تا انتظار درستی از تورم داشته باشیم. روند ارزهای مختلف مانند دلار، از آینده اقتصاد می گوید که آیا در حال تقویت شدن است یا تضعیف شدن. مهمترین اصل نظریه تکنیکال مبنی بر این است که قیمت همه چیز را در خودش لحاظ می کند حتی نرخ تورم را. همه بازارهای مالی خود به خود با کاهش یا افزایش تورم و تغییرات قیمت ارز تطبیق پیدا می کنند.

نمودارهای اقتصادی در بازه های زمانی بزرگ به ما می گویند که پیشتر نیز چه اتفاقی افتاده است در کنار آن با توجه به اصل تاریخ تکرار می شود می توان پیش بینی هایی مبنی بر رفتار آینده اقتصاد داشته باشیم. اهمیت بررسی بازارهایی مانند بورس، ارز، طلا، نفت، اوراق های بانکی و بدهی بر روند آینده اقتصاد روشن است بنابر این تمام این بازارها می توانند توسط تحلیل گر تکنیکال مورد بررسی قرار گیرند.

منابع :

تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه : جان مورفی ؛ مترجم کامیار فراهانی فرد

زندگی از راه داد و ستد در بازارهای مالی : دکتر الکساندر الدر

مرجع کامل تحلیل تکنیکال کاربردی: امیر زنگنه